سلام
یکی از مواردی که می تواند در کسب امتیازات بالا به تیراندازان کمک کند همانا String Clearance می باشد. در مورد این مفهوم مقاله ای ترجمه نمودیم که اصل مقاله توسط آقای James Larven تالیف شده است. البته مطالب دیگری در همون آدرس وجود دارد اما متاسفانه فیلتر شکن نیاز داریم که اگر فیلتر شکن برای ویندوز سراغ دارید که اتفاقا توپ هم باشد، لطفا کامنت کنید. خوشبختانه چند مطلب دیگر که توسط Mr Larven نوشته شده است را پیدا کردم که می گذارم.
این مقاله به این صورت آغاز می شود که 5 عامل حداقل وجود دارد که چنانچه رعایت شود، به شما کمک می کند تا جمع تیر و در نتیجه امتیازات بالاتری به دست بیاورید که در ادامه توضیح داده می شود.
عامل اول : تجهیزات تیراندازی که البته درسته به روز بودن تجهیزات موثره اما یادتان باشد که همواره این تجهیزات فوق پیشرفته به درستی تنظیم هم شده باشند.
عامل دوم : ثبات در هدف گیری که بسیار مهم است که دست ثابت باشد در زمان هدف گیری که خوب ظاهرا در این مورد باید به اصول بیومکانیک توجه کرد. (خوشم می اد که هر سری مقاله می خونم، کلیدواژه های جدید می یابم.)
عامل سوم : در وضعیتی که روی هدف متمرکز هستید، ریلیز کنید. به این معنی که باید در زمان ریلیز و بعدش در مرحله دنبال کردن حتما دست در هدف ثابت بماند. واقعا هم جواب می ده، می توانید امتحان کنید.
عامل چهارم : تکنیک تیراندازی که روی اجرای صحیح و ثبات در زمان اجرای مراحل تیراندازی تاکید می کند که باید تا پایان، یعنی جایی که تیر روی هدف قرار می گیرد ادامه پیدا کند.
عامل پنجم : String Clearance .
در توضیح این مفهوم باید گفت که زه پس از ریلیز باید یک مسیر مشخص را طی کند که در طی این مسیر به چیزی برخورد نکند. این عامل ارتباط مستقیمی با تنظیم تجهیزات و تکنیک تیراندازی دارد. دقت کنید این مسئله بسیار مهم است. درسته که این دست کمان شما است که کمان را نگه داشته اما دستی که زه را می کشد هم در نحوه تیراندازی شما موثره. غالب مردم تصور می کنند که Clearance به معنی این است که پر تیر به عنوان مثال به کلیکر، دکمه فشار پلانگر (در کمان ریکرو) و یا اصولا بدنه کمان برخورد نکند اما موضوع ای است که در اینجا مفهوم Clearance به معنی عدم برخورد زه به بالاتنه، دست و لباس تیرانداز است یعنی زه بدون برخورد به هیچ عامل دیگری، رها شود و در نتیجه کمان هم صاف به سمت جلو حرکت کند. یعنی اگر زه به مثلا دست شما برخورد کند یا تکنیک شما ایراد داشته باشد، در نتیجه زه صاف رها نمی شود و در نتیجه کمان هم دچار حرکات اضافه می شود که روی حرکت تیر هم تاثیر خواهد گذاشت.
خوب حالا بریم سراغ کمان ریکرو
اقای Larven این مسئله را با حرکت انعطاف پذیر تیر به سمت چپ راست که پس از ریلیز در کمان ریکرو ایجاد می شود آغاز می کند. همه ما می دانیم که حرکت تیر برعکس انچه در فیلم ها نمایش داده می شود دارای یک حرکت صاف نیست و پس از ریلیز به چپ و راست خم می شود. بعد مسئله فشار دادن زه به صورت توسط برخی کمانداران مطرح می شود که در اثر این کار، زه روی صورت آن ها جا می اندازه یا خراش ایجاد می کند و دردناک می شود و در نهایت آنها را مجبور می کند تا روی چانه و محل قرارگیری زه را با چسب بپوشانند. غافل از اینکه در نهایت فشار زیاد زه روی صورت باعث ایجاد اختلال در پرواز زه می شود. خوب یک عده از تیراندازان زه را روبروی صورت می گذارند و عده دیگه کنار صورت. این مسئله در مورد افرادی که زه را کنار صورت می گذارند مطرح می شود که ایا زه روی صورت فشار می اورد؟ منظورم این هست که زمانی که ریلیز انجام می شود درواقع زه مقداری به سمت عقب می اید و بعد رها می شود، خوب اگر خیلی روی صورت کشیده بشود، پس از ریلیز روی حرکت زه و در نتیجه تیر موثر هست.
موقعیت زه وقتی روبروی صورت است.
موقعیت زه وقتی زه کنار صورت قرار می گیرد.
آقای Larven نظر خودش این هست که مدلی که در آن زه روبروی صورت قرار می گیرد بهتر هست چون اینطوری زه تماس کمتری با صورت دارد و در نتیجه در حرکت طبیعی تیر، حتی اگر پس از ریلیز زه مقداری به عقب کشیده بشود، اختلالی ایجاد نمی شود. چیزی که نویسنده را به تایید این فرم هدایت کرده تقریبا دو مسئله است :
اول اینکه دقت کنید که تماس زه با صورت موجب انحراف به چپ تیرهای شما می شود و در نتیجه ممکنه این تصور برای شما ایجاد بشود که کمان تیون نیست.
دوم اینکه بازم دقت کنید چیزی که قضیه را بغرنج می کند این هست که فشاری که هر بار کماندار به زه وارد می کند و آن را در مرحله کشش کامل روی صورت قرار می دهد، در توالی تیراندازی متفاوت است. پس هر بار ممکن هست تیر شما کمی یا بسیار زیاد نسبت به مرکز هدف انحراف پیدا کند.
برای کامل تر شدن بحث، اقای Larven تصاویری از موقعیت ریلیز خانم «والوا»، یکی از قهرمانان کاپ را در مقاله اش قرار داده که از همین فرم استفاده می کند.
کشش کامل
لحظه رها سازی تیر
زه با حداقل تماس با صورت به سمت هدف می رود
حالا ممکن هست که شما از استیل خودتان راضی باشید و خوب هم تیر بزنید.
و اما کمان کامپوند
آقای Larven معتقد هست که مسئله تماس زه با صورت در تیراندازان کامپوند بخصوص ان هایی که کمانشان let-off زیادی دارد بیشتر باشد. همینطور اگر طول کشش کمان خیلی بلند باشد در اینصورت زه با صورت تماس بیشتری پیدا می کند که پس از ریلیز باعث انحراف زه از مسیر اصلی خودش می شود. معمولا اعتقاد بر این هست که زه جایی قرار بگیرد که تماس با صورت کم باشد. در عکسی که در مقاله قرار داده شده است به وضوح این مسئله مطرح شده است.
در اینجا یک خط قرمز را می بینید که به صورت فرضی رسم شده و نشان می دهد که زه چقدر از جایی که باید باشد منحرف شده است.
برخلاف کمان های ریکرو در کمان های کامپوند شاهد حرکت تیر به سمت بالا و پایین هستیم و فقط وقتی از کامپوند بربو استفاده می شود هر دو حرکت تیر به سمت بالا و پایین و همچنین چپ و راست را خواهیم دید. تقریبا همان مسئله که با دست زه در کمان ریکرو داشتیم ممکن هست با ریلیز مکانیکی در کمان کامپوند هم داشته باشیم. در هر صورت باید از دستگاه ریلیزی استفاده بشود که خیلی باعث تماس زه به صورت نشود.
مشکلات عمومی مربوط به clearance در کمانداران ریکرو و کامپوند
اول اینکه قبلا هم گفتم در هوای مرطوب و بارانی که مجبور هستیم بادگیر، کاپشن و یا پانچو بپوشیم، باید دقت کنیم که این پوشش روی حرکت زه تاثیر نمی گذارد. مثلا پانچو را باید بوسیله چسب یا بند یا هر چیزی مهار کرد.
دوم اگر از محافظ سینه استفاده می کنید دقت کنید که آن را درست ببندید تا سر جای خودش محکم باشد در غیر اینصورت ممکنه حرکت کند و یا روی حرکت زه تاثیر بگذارد.
سوم : ممکن هست به سمت عقب مایل شده باشید. در اینصورت هم باز به دلیل انحنای بدن به عقب متاسفانه زه به بدن برخورد می کند و تیرتان مسیر صافی را طی نمی کند. در اینصورت باید به اصول اولیه برگردید و دقت کنید که وزن بدن چطور باید روی پاها تقسیم بشود. وزن بدن باید به طور مساوی روی پاها تقسیم بشود و حتی به گفته نویسنده پای چپ در تیراندازان چپ دست و پای راست در تیراندازان راست دست باید 10 درصد وزن بیشتر را روی خودش داشته باشد. در کشش کامل باید 60 تا 70 درصد وزن بدن روی قسمت گوشتی زیر انگشتان پا باشد (در شکل پایین نمایش داده می شود که بهش می گن Ball) و 30 تا 40 درصد وزن روی پاشنه باقی بماند.
ایشان همچنین این مسئله را مطرح می کنند که برای اطمینان از ایجاد وضعیت صحیح، باید 70 درصد عمل توزیع وزن خودتان را در مرحله پیش از کشش کامل انجام بدهید چون با کشش کامل کمان، عملا وزن روی دو پا به صورت مساوی تقسیم می شود.
در انتهای این مقاله به مسئله برخورد زه با محافظ دست مطرح شده و دلیل آن را چرخش بازوی دست کمان به صورت نادرست می دانند. بنابراین باید چرخش بازو به شکل درست انجام شود تا زه به ساعد و بازو برخورد نکند.
باز هم در انتهای این ترجمه اشاره می کنم که این ها نظرات نویسنده است و شاید از اساس مربی شما نظر دیگری داشته باشد.
با تشکر
سلام
بخشی از یک کتابچه را اپلود کردم. بخوانید خوبه براتون
از اینجا دانلود نمایید. با رعایت قوانین !CopyLeft
سلام
پیش خودم گفتم برای اینکه از تکرار تارگت پنیک بیاییم بیرون (که البته بحث در موردش زیاده و از منظر روان شناختی دارم قضیه را پیگیری می کنم)، در مورد خود گفتاری یا صحبت کردن با خود، مطلب بذارم و در پست بعدی دوباره بریم سراغ روان شناسی تارگت پنیک. بنابراین یک عدد مقاله ترجمه نمودم که امیدوارم خوب باشه.
خودگفتاری به عباراتی گفته می شود که ورزشکاران در آن خود را خطاب قرار می دهند. این ممکن است به بیان ناخودآگاه کلمات یا اشکال خودآگاهانه ای از کلمات اطلاق شود. اگرچه چنین عباراتی را می توان با صدای بلند بیان کرد اما بیشتر شامل صحبت های شخصی به صورت صدایی خاموش در ذهن فرد است که مخفیانه بیان می شود. ماهیت خودگفتاری می تواند بیانگر گفتارهای مثبت (به عنوان مثال من می توانم این کار را انجام دهم) یا منفی (به عنوان مثال هیچ وقت موفق نمی شوم) باشد. با این حال یک عنصر تفسیری نیز در ارتباط با خود گفتاری وجود دارد که خاص است و احتمالاً مهمتر از محتوای اظهارات خود به خودی است. به عنوان مثال در حالی که دو ورزشکار در هنگام خستگی ممکن است یک عبارت مشابه را با خود بگویند (به عنوان مثال یکی بگوید که این کار سختی است) و ممکن است اظهارات را به عنوان نشانه ای برای کنار گذاشتن فعالیت ببیند، دیگری ممکن است آن را به عنوان نشانه ای از شدت فعالیت تفسیر کند و انرژی بیشتری برای انجام کار در سطح مناسب ادامه فعالیت صرف کند. در ادبیات تحقیق گاهی اوقات از خود گفتاری به عنوان سخنرانی خصوصی، تمرین کلامی یا گفتگوی درونی یاد می شود.
اگرچه تشویق ورزشکاران به استفاده از انواع خاصی از گفتگو در محیط ورزشی امری عادی است اما در مقایسه با سایر مهارتهای ذهنی، خود گفتاری با رویکرد سیستماتیک تر نسبتاً کمتر مورد تحقیق بوده است. برخی تحقیقات اولیه اثرات آموزش ورزشکاران در استفاده از خودگفتاری به عنوان بخشی از آموزش مهارتهای ذهنی بزرگتر را شامل می شود که شامل آموزش مهارتهایی مانند تصویرسازی ذهنی، آرامش و تعیین هدف است. چنین مطالعاتی شواهدی را در رابطه با استفاده از بسته های مهارت های ذهنی ارائه می دهد اما به محققان اجازه نمی دهد اثر هر مهارت ذهنی فردی را شناسایی کنند. با این حال تحقیقات اخیر بیشتر فقط در مورد خود گفتاری متمرکز شده است. بررسی های سیستماتیک تحقیق در مورد خود گفتاری تأیید کرده اند که این مهارت می تواند در افزایش عملکرد موثر باشد و این مزایا در ورزشها یا وظایف و سطح مهارتهای مختلف وجود دارد.
ساختار خود گفتاری
می تواند از حرکات بدن تحت عنوان "ایما و اشاره" (مثلاً سر)، عبارات خاص (به عنوان مثال رسیدن به هدف) تا جملات کامل را در بر بگیرد. صرف نظر از این اکثر این جملات شخصی به صورت مختصر است. در ادبیات تحقیق پیشنهاد شده است که محتوای مداخلات خود گفتاری (به عنوان مثال برنامه های آموزش خود گفتاری) باید به چند اصطلاح آوایی ساده محدود شود که به صورت منطقی با مراحل حرکتی یکپارچه برای اجرای موفقیت آمیز فعالیت مرتبط است. هنگام استفاده از این توصیه ها، داده هایی در این تحقیقات در پذیرش این ادعاها ایجاد کرده است. به عنوان مثال گفتن کلمات آموزشی خود گفتگویی مانند تقسیم و چرخش، نمایانگر جدا شدن پا برای ایجاد ستونی محکم و چرخش شانه ها برای کنترل سر راکت، دقت والی را در تنیس افزایش می دهد. حتی اگر بیشتر این تحقیقات از جمله انگیزشی کاملاً ملایم و منفی استفاده کرده باشند، شواهد ثابت وجود دارد که استفاده از این عملکرد سودمند است. این نشان می دهد که استفاده از خود گفتاری فراتر از استفاده از کلمات مبتنی بر حرکت، برای سازماندهی و اجرای سریع الگوهای حرکتی فنی است.
با درک اینکه آموزش بیشتر در مقابل اشکال انگیزشی گفتگوی شخصی، ممکن است بسته به ویژگی های فعالیت انجام شده، به شکل متفاوتی بر اجرای فعالیت تأثیر بگذارد، یک فرضیه تطبیق در ادبیات تحقیق در مورد خود گفتاری ارائه شده است. این مقاله بیان می کند از آنجا که گفتگوی خود آموزنده به ورزشکاران کمک می کند تا روی علائم مربوط به وظایف تمرکز کنند بنابراین برای کارهای وابسته به تکنیک و دقت، باید موثرتر از خودگفتاری انگیزشی باشد. برعکس گفتگوی خود انگیزشی برای اجرای وظایف ناخوشایند و مبتنی بر قدرت باید موثرتر از گفتگوی خود آموزنده باشد زیرا به بازیگر کمک می کند تا ذهنیت مناسب تری را منعکس کند که اعتماد به نفس داشته باشد و یک حالت خلقی مثبت را در خود ایجاد کند. در حالی که شواهدی وجود دارد که این فرضیه را تأیید می کند، در حال حاضر ادبیات موجود در این زمینه نشان می دهد که دوام یا استحکام اثرات مختلف مفید این فرضیه مورد سوال است. به عنوان مثال بیشتر مطالعات، فوایدی برای هر دو نوع گفتگوی با خود دارند اما تفاوت واضحی بین گفتار خودکار "matched" و "unmatched" برای نوع کار ندارند.
طبقه بندی خود گفتاری به عنوان یک عامل آموزشی یا انگیزشی از نظر عملکردی در تحقیقات مربوط به خودآموزی فعالیت ورزشی، موضوع جدیدی است. یک دیدگاه سنتی که در بین روانشناسان ورزشی هنوز هم رایج می باشد این است که گفتگو با خود مثبت نسبت به گفتگو با خود منفی تشویق می شود. برای این منظور تعدادی از تکنیک های ذهنی (به عنوان مثال توقف فکر کردن، بازسازی ساختار شناختی) در ادبیات کاربردی حمایت شده است. با توجه به علاقه آشکار به این جنبه از گفتگو با خود، عدم وجود آزمون آزمایشی قابل توجه است. با این وجود تحقیقات موجود این عقیده را تأیید می کند که گفتگو با خود مثبت می تواند منجر به افزایش عملکرد شود گرچه برعکس این امر در مورد خودگفتاری منفی لزوماً صادق نیست.
بنابراین یک زمینه کلیدی که باید در نظر گرفت این است که تفسیر مجریان از صحبت در مورد خود، ممکن است از محتوای آن اهمیت بیشتری داشته باشد. تحقیقات اولیه در مورد خودگفتگویی ورزشکاران نشان داد که برخی از ورزشکاران با استفاده از خود گفتگویی منفی به خودشان انگیزه می دهند. اگرچه تأثیرات انگیزشی تفکر منفی فقط در برخی شرایط خاص توسط برخی از ورزشکاران قابل درک است اما این یافته ها بر اهمیت بحث در مورد چگونگی دیدگاه و پاسخ دادن یک ورزشکار به گفتگو با خود به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از کار با خودش تأکید می کنند. به عنوان مثال اگر یک ورزشکار بسیار مقاوم، از گفتگوی منفی و انتقادی نسبت به خود استفاده کند تا تلاش خود را افزایش دهد یا به دنبال افت عملکرد خود و ایجاد توجه دوباره به فرآیند فعالیت باشد، ممکن است یک استفاده کاملاً کاربردی از خود گفتاری باشد.
مطالعات اخیر مبتنی بر نظریه خود گفتاری، تفسیر این مسئله را با عمق بیشتری بررسی کرده است. تحقیقی از تئوری تعیین سرنوشت که توسط ادوارد دسی و ریچارد رایان (SDT) انجام شد نشان داده است که آیا خودگفتاری که به عنوان یک عامل فشار بر خود یا از خود حمایت کننده تفسیر می شود، می تواند نقشی مهم و تعیین کننده در انگیزش، احساسات و رفتار بعدی باشد؟ به طور خاص خودگفتاری که بر چشم انداز ورزشکار تأکید دارد، اطلاعات و بازخورد مربوط به صلاحیت او را در اختیار ورزشکار قرار می دهد و باعث تقویت احساس قدرت می شود، احتمالاً منجر به ایجاد اشکال مثبت تر از انگیزه، احساسات مثبت و درگیر شدن وظیفه مداوم می شود. برعکس خود گفتاری مبتنی بر فشار به خود که توانمندی شخصی را تضعیف می کند، احتمالاً منجر به عدم درگیری فعالیت و تأثیرات عاطفی منفی بیشتری خواهد شد. بنابراین یک خودآموز با عبارت مثبت (به عنوان مثال سر خود را ثابت نگه دارید) که توسط فرد تصور می شود تحت کنترل و فشار است، ممکن است در واقع عواقب منفی داشته باشد.
یک مدل خاص ورزشی که توسط جیمز هاردی و همکارانش پیشنهاد شده و حول رابطه خود گفتاری با عملکرد متمرکز است و با دلایل تئوریک، خودگفتاری و مکانیسم های بالقوه ای که برای توضیح اثر عملکرد مشخص می شوند، مطالعه می کنند. به طور خاص این مدل تأکید می کند که هر دو عامل تفاوت فردی و متغیرهای موقعیتی می توانند بر استفاده ورزشکاران از خودگفتاری تأثیر بگذارند. فاکتور تفاوت فردی ممکن است شامل ترجیحات ورزشکاران برای پردازش اطلاعات، اعتقاد آنها به تأثیر خود گفتاری و همچنین خصوصیات شخصیت مانند خوش بینی، trait anxiety (TA) و روان رنجوری باشد. متغیرهای موقعیتی شامل دشواری فعالیت، شرایط بازی (به عنوان مثال از دست دادن یک امتیاز مهم در یک بازی تنیس) و تأثیر دیگران (به عنوان مثال مربیان) است. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ورزشکاران، خود گفتاری را از طریق نظرات و بازخورد مربیان ، مطابق با الگوهای رفتاری مبتنی بر یادگیری اجتماعی، مدلسازی می کنند.
مسیرهای تأثیرگذاری بر عملکرد
از نظر سازوکارهایی که توضیح می دهند چگونه خود گفتاری ممکن است بر عملکرد تأثیر بگذارد، چهار مسیر اصلی برجسته می شوند:
1.
اگرچه این موارد به عنوان مسیرهای جداگانه ای تصور شده است، اما به احتمال زیاد توضیحات زیربنایی به صورت ترکیبی کار می کنند.
دسته اول که مکانیسم های شناختی است به فرآیندهایی مانند پردازش اطلاعات، تمرکز، کنترل توجه و کانون توجه اشاره دارد. ورزشکاران گزارش می دهند که از خود گفتاری برای کمک به تمرکز و جهت دهی و تغییر مسیر توجه به جنبه های انتخابی و مهم مهارتهای اجرا شده استفاده می کنند. کلمات خاص در تغییر عمدی تمرکز در یک مورد به توجه به مورد دیگر، نقش دارند. همچنین برخی شواهد نشان می دهد که گفتگو با خود می تواند باعث کاهش حواس پرتی های درون محورتر مانند افکار تداخلی (به عنوان مثال افکار بی ربط به فعالیت مورد نظر، مانند اینکه برای شام چه چیزی می خواهم بخورم؟) در حین انجام مهارت های ورزشی است.
از نظر مکانیسم های انگیزشی، خودگفتاری ممکن است با ایجاد تلاش بیشتر و / یا پایداری طولانی مدت، عملکرد را بهبود بخشد. به عنوان مثال گفتگو با خود ممکن است نوعی اقناع کلامی باشد و باعث افزایش اعتماد به نفس یک ورزشکار شود که به نوبه خود باعث می شود تلاش بیشتری برای مدت طولانی تری انجام دهند. با این حال تا به امروز آزمایش های کنترل شده، از نقش اعتماد به نفس در رابطه با خودگفتاری با عملکرد، به داده های مبهمی دست پیدا کرده اند. با این وجود استفاده از عبارات خاص خودگفتاری انگیزشی (به عنوان مثال من می توانم) منجر به افزایش سطح اعتماد به نفس ورزشکاران شده است. متناوباً، انگیزه و به نوبه خود عملکرد، ممکن است تحت تأثیر تفسیر خود گفتاری باشد به گونه ای که گفتگو با خود، به عنوان تقویت کننده توانایی و انتخاب مورد نظر مفید واقع شود و عباراتی که از خود انتقادی باشند، احتمالا موجب افزایش فشار به فرد و ایجاد اثرات مخربی خواهد شد.
مکانیسم های رفتاری یا بیومکانیکی که اساس تأثیر خود گفتاری بر عملکرد را تشکیل می دهند، شاید از پشتیبانی مشهود بیشتری برخوردار باشند. نشان داده شده است که تغییر در فرم و الگوی حرکتی ورزشکاران، در نتیجه استفاده از هر دو واژه نشانه (به عنوان مثال حرکت "زانو" با اشاره به نگه داشتن زانوی خود روی توپ هنگام اجرای یک ضربه کم قدرت در فوتبال) یا عبارات آموزشی طولانی تر است. به طور معمول این نوع خودگفتاری، بر روی قسمتهای تقسیم شده یک حرکت یا عمل تمرکز می کنند (به عنوان مثال فازهای عمل فورهند تنیس). با این حال برخی از تغییرات حرکتی به دنبال استفاده از دستورات عمومی تر مشاهده شده اند - به عنوان مثال استفاده از عبارت drive up به عنوان یک تلاش در یک جهش به سمت بالا انجام می شود.
در نهایت باید گفت که خود گفتاری ممکن است بر عملکرد از طریق مکانیسم های مختلف مربوط به تنظیم حالت های عاطفی (به عنوان مثال خلق و خوی مثبت و منفی) و برانگیختگی تأثیر بگذارد. الگوهای مختلف خودگفتاری با تعدادی از حالات مختلف خلقی از جمله افسردگی، عصبانیت، اضطراب و غیره همراه است و تکنیک های مشاوره که اغلب بر تغییر ماهیت اظهارات فرد به عنوان راهی برای افزایش حالت خلقی تأکید می کنند، استوار است. اگرچه ورزشکاران به طور مکرر از افزایش صحبت و گفتگو به عنوان استراتژی روان درمانی برای افزایش سطح برانگیختگی استفاده می کنند اما اثربخشی گفتگوی خودکار برای این کارکرد به طور آزمایشی مشخص نشده است. با این وجود شواهدی وجود دارد که استفاده از خود گفتاری، با کنترل موثر سطح اضطراب مرتبط می کند.
سلام. این مقاله در سایت ورد ارچری نوشته شده و اگر انگلیسی تان خوب هست می توانید اصل مطلب را انجا مطالعه کنید. اگر هم نیست که ترجمه اش را اینجا داریم ولی نه به اون شکلی که در سایت ورد ارچری قید شده است. بعد از ترجمه متوجه شدم که همه مطالب همیشه توسط مربی ام گفته شده و شما هم بعد از مطالعه احتمالا به همین نتیجه در مورد مربی تان می رسید :
مسابقات معمولا بهترین راه برای تعیین پیشرفت شما به عنوان یک تیرانداز هستند. تورنمنت ها یک شانس بزرگ برای ملاقات تیراندازان دیگر در سطوح مختلف و یادگیری از انها و همچنین راهی برای انعطاف پذیر کردن ماهیچه هایتان در زمان مسابقه می باشند (دلیل پایین بودن رکوردتان در زمان مسابقه). در این مسابقات تیراندازان با سطوح مختلف مهارت و توانایی و تجربه حضور می یابند بنابراین حتی تازه کارها هم می توانند کار خودشان را برای رسیدن به مسابقات جهانی شروع کنند.
ادامه مطلب ...
سلام
سیستم پین ثابت را دفعه قبل برایتان توضیح دادم . به صورت خلاصه می دونید که روی بدنه اسکوپ 3 تا 5 پین قرار می گرفت که هر کدام برای مسافت خاصی تنظیم می شد و شما با توجه به اینکه هدف یا در واقع شکار (به دلیل وجود چند پین قابل استفاده در مسابقات کامپوند راند نبود) در چه فاصله ای قرار گرفته بود روی هدف زوم می کردید و پرتاب.
همانطور که در مطلب قبلی گفتم این نکته در مورد سیستم پین ثابت وجود داشت که اگر شکار در فاصله بود که برای پین اسکوپ تعریف نشده بود ... یک مقدار با مشکل مواجه می شدید. سیستم پین متحرک برای همین طراحی شده که گفتم انعطاف پذیر تر هست ولی اون هم ایراد خودش را می تونه برای بعضی ها از جمله خودم داشته باشه که البته چیز قابل داری نیست....
الان می خوام یه ذره داوری برم و قبل از توضیح پین متحرک بگم که اگر به مسابقه ای رفتید و بحث چک کمان پیش امد از طرف داور.... داور باید کمان را نه از گریپ بلکه از لیمب و از محلی که به قبضه نزدیک هست بگیره . به این دلیل که ممکنه دست داور به خاطر حرارت خیس و یا کرم زده باشد. در اینصورت ممکنه قبضه خیس یا چرب بشه که در اینصورت صدای تیراندازها در می اد....
پین سایت متحرک که با نام سیستم تک پین هم شناخته می شود به این صورت هست که یک پین روی بدنه اسکوپ قرار می گیرد ولی می بینید که انتهای بدنه خود سایت حالت پرانتزی دارد که مدرج هست و یک سوزن که روی ان قرار داره که به پیچ تنظیم وصل هست. این حالت به شما کمک می کند که به راحتی به کمک پیچ تنظیم اسکوپ را بالا پایین و در بعضی انواع مدل های دیگه که بعدا می گم حتی به چپ و یا راست هم حرکت بدهید. در اینصورت تنها چیزی که می ماند این هست که فاصله تان تا هدف را حدس بزنید. بعد بوسیله همان پیچ و خط کش به همان اندازه اسکوپ را بالا یا پایین می برید و به هدف شلیک می کنید. این سیستم انعطاف پذیری بیشتری نسبت به پین ثابت دارد چون پین ثابت مسافت های تعریف نشده را پوشش نمی ده (منظورم همان مسافت های تنظیم شده پین ها می باشد). ولی در این سیستم پین متحرک اگر بتوانید حتی چشمی (که من نمی تونم) مسافت را حدس بزنید دیگه فقط کافیه که سوزن را در لبه مدرج خط کش انتهای سایت تنظیم کنید و بعد پرتاب.
این سیستم به خاطر اینکه از تنها یک پین در اسکوپ استفاده می کند برای مسابقه کامپوند راند و غیره هم قابل استفاده است. یک نکته خوب در مورد این سایت اینه که خیلی سریع می توانید این تغییر اندازه را انجام بدهید. فوق العاده است که در عرض یکی دو ثانیه این تغییر انجام می شه . ... این سیستم خیلی شبیه سایت هایی هست که روی کمان هایتان نصب می شود. تقریبا همان سیستم تغییر در مسافت را به شما ارائه می دهد. باز هم سیستم های دیگه ای وجود دارد .... ترجمه می کنم و برایتان می گذارم .